چراغ خانه آقاسيد موسي – مجله آنلاين

به مرجع به روز سئو حرفه اي خوش آمديد

جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

چراغ خانه آقاسيد موسي – مجله آنلاين

۵ بازديد

افراد گمشده ، قلبشان نازك شده ، خاطرات روشن و آرزوهايشان زنده است. تعجبي ندارد كه آنها مي روند ، اما برخي افراد نمي خواهند آنجا را ترك كنند. مي دانستم كه آقاي پروين سال ها حالش خوب نبود. بدنش نمي توانست همه درد و اندوه روحش را تحمل كند ، اما من نمي خواستم …

چراغ خانه آقاسيد موسي – مجله آنلاين https://online-mag.ir/2021/10/چراغ-خانه-آقاسيد-موسي-مجله-آنلاين/ Wed, 06 Oct 2021 12:46:19 0000 مجله همگاني https://online-mag.ir/2021/10/چراغ-خانه-آقاسيد-موسي-مجله-آنلاين/ افراد گمشده ، قلبشان نازك شده ، خاطرات روشن و آرزوهايشان زنده است. تعجبي ندارد كه آنها مي روند ، اما برخي افراد نمي خواهند آنجا را ترك كنند. مي دانستم كه آقاي پروين سال ها حالش خوب نبود. بدنش نمي توانست همه درد و اندوه روحش را تحمل كند ، اما من نمي خواستم …

افراد گمشده ، قلبشان نازك شده ، خاطرات روشن و آرزوهايشان زنده است. تعجبي ندارد كه آنها مي روند ، اما برخي افراد نمي خواهند آنجا را ترك كنند. مي دانستم كه آقاي پروين سال ها حالش خوب نبود. بدنش نمي توانست همه درد و اندوه روحش را تحمل كند ، اما من نمي خواستم در زمان غيبت آقاي موسي به رفتن او فكر كنم. وقتي امام موسي مي آيد ، بايد خروج زيادي بشنود. جاي خالي با همسر و همسرش در صورتي كه كسي وجود نداشته باشد دردناك تر است. اميدوارم بچه ها مجبور نباشند به اخبار فكر كنند. اما نتوانستم كاري را كه مي خواستم انجام دهم.

پروين خانم طي سالها آشنايي با امام موسي صدر نامي مشهور و نامرئي بود. اين نام او در خاطرات خانواده و دوستانش بود ، اما يك خاطره خاص غيرقابل تصور بود. اين شعري بود از امام درباره احترام متقابل وي. فرزندانش در مورد نقش ، همراهي و مديريت او صحبت كردند ، اما در نهايت همه چيز بسته ماند.

تنها اثر قابل خواندن در دسترس توسط حبيبه جعفريان در كتاب “هفت داستان خصوصي از زندگي سيد موسي صدر” نوشته شده است. تا آن زمان تصور مي شد كه پروين خانم همسر او است و در آشپزخانه گير افتاده و از خانه و بچه ها مراقبت مي كند. مانند بسياري از زنان ، خانه آنها محلي براي رفت و آمد مردم بود ، اما آنها فقط طرز تهيه غذا را مي دانستند. آنها فقط سايه اي در كنار مردشان بودند.

من خواندم كه در چند سال اول مهاجرت ، مانند آقاي موسي ، پروين كنام به سراغ مردم رفت و در كنار آنها نشست تا به آنها گوش دهد. اين يك روايت بود. او از محيط اطراف خود و افرادي كه قرار بود با آنها زندگي كند بي خبر بود. بدون نام او ، مانند خواهر امام رباب كنم ، او نمي خواست ، نمي توانست. اين انتخاب او بود. او مي دانست كه شوهرش چه مي كند ، كجا نگاه مي كند و چه مي كوشد ، بنابراين او بدون شكايت و بدون شك در خواسته هاي همسرش با او خواهد بود. من انتخاب كردم.

من به ديگران مي گويم كه امام موسي زين برخي از كارهاي خود را بر اساس برنامه پروين كنم انجام مي دهد و آنها براي برنامه ريزي دعوت بايد با ام صدري هماهنگ شوند. من آنچه را كه ادعا كردم خواندم.

جعفريان پس از انتشار كتاب در چت خانوادگي بيشتر درباره پروين كانام صحبت كرد. از شيوه زندگي او كه با تصور عمومي از همسر روحاني متفاوت است. زني كه به نظر مي رسد از خود و زنانگي و زيبايي خود آگاه است ، همراه با تمام برنامه هاي زندگي اش.

همسر سيد موسي صدر مطمئناً براي طرفداران ترديد و كنجكاوي است ، اما وقار و سكوت ذاتي و موروثي صدر او را به ياد خاطرات با تلخي و شيريني مي اندازد.

در سفر به لبنان ، به لطف آقاي زين ، بدون هيچ حرفي شب را با آقاي پروين گذراندم. من فقط تمام خواسته ام را براي سكوت سركوب كردم. در آن زمان آثار سالها انتظار و نوستالژي آرام آرام نمايان شد. 10 سال نگراني و 40 سال انتظار به تدريج برطرف مي شود. شما شاهد از دست دادن خود خواهيد بود.

آن شب ، پروين كانام بسيار ظريف بود ، آنقدر معصومانه رفتار مي كرد و در روحيه خودش بود ، بنابراين بارها از خود مي پرسيد كه چگونه اين شخص ظريف زيبا اين درد را تحمل كرده است. اين شاخه هاي شكننده و نازك گل بود كه مي خواستم به دستانم صدمه نزنم. شب را با نفرت گذراندم و از خود پرسيدم كه ملاقات با همسرم كه بارها از امام رنج مي برد چقدر غم انگيز بود. زني كه آنقدر واضح منتظر بود كه بيشتر از سن گواهي تولدش استرس داشت. اما او همچنان مهربان ، زيبا و معصوم بود. معصوميت او را فردي مثل من ، دور از او احساس كرد.

بعداً از زبان ماريه كنام ، كه دوران تنهايي مادرش را همراهي مي كرد ، فهميد كه او در گذشته پروين كانام را انتخاب كرده بود. او فقط به يك بليط يك طرفه به ايران نياز داشت تا از ترس جنگ پنهان و تنهايي فرار كند. اما او تصميم گرفت با افرادي باشد كه همسرانشان مي خواهند زندگي خود را بهتر كنند و هنوز كار خود را به پايان نرسانده اند. هنوز زمان بازگشت به ايران فرا نرسيده بود. آقاي تكسا يكبار گفت وقتي مي خواهد كار كند مي خواهد به ايران بازگردد. براي تشويق مردم لبنان ، او تا زمان بازگشت همسرش و پايان كارش در كنار آنها ماند. او از هرگونه امتياز يا امكان دور شد و چراغ خانه امام را در زماني كه همسر نداشت روشن نگه داشت و از افراد خانه محافظت كرد تا فراموش نكند كه روزي امام برمي گردد.

مليحه خانم از زماني صحبت كرد كه جنگ داخلي در لبنان شدت گرفت و مدارس تعطيل شد. پروين به او گفت آخرين فردي باشد كه به مدرسه مي رود. مردم وقتي مدرسه را زود مي بندند مي ترسند. آنها فكر مي كنند آنها مي دانند كه ما نمي دانيم و ماريحه در روزهايي به مدرسه مي رفت كه بسياري فرزندان خود را به مدرسه نمي فرستادند.

روزي كه امام موسي زين به تازگي ربوده شد و خانواده هنوز نمي دانستند در مدت كوتاهي كه پروين كانامو به دليل بيماري در فرانسه گذراند چه بايد بكند ، بهشتي براي ديگران بود. خانه آنها اجماع انقلابيون ايراني بود كه گاهي براي جلوگيري از آشفتگي به آنجا مي آمدند.

پس از ازدواج ، افراد متوجه مي شوند كه ميزان همراهي و درك همسر خود براي انجام كاري كه دوست دارند نقش مهمي در آرامش و تمركز آنها دارد. نوشته ها و خاطرات امام موسي زين از سوي اقوام و دوستان كه منشأ مكالمات شخصي بوده اند هيچ مدركي مبني بر نارضايتي يا عدم رضايت پروين كنام و غيبت وي نشان نمي دهد. آيا هيچ كس نمي دانست كه آيا هنگامي كه آقاي موسي خانه خود را در چند سال اول بدون خبر خصومت يا درگيري ، يا در سال هاي التهاب بعدي ترك مي كرد ، هر روز به سلامتي خود باز مي گشت؟

پروين ممكن است موسي را ببيند كه احساسات خود را بيان مي كند ، زيرا مي داند كه او فردي بردبار است ، اما هرگز در مورد حافظه خود صحبت نكرده بود. شايد او مي دانست كه دوست ندارد. اما اكنون كه آن را از دست داده ايم ، حسرت جديدي به ما اضافه شده است كه مي خواستيم بر شكستن آن سكوت پافشاري كنيم. دوست دارم بيشتر درباره نحوه تفكر و ديدگاه همسر سيد موسي صدر در مورد جهان بشنوم. وعده آنها براي انتخاب سكوت براي سالها چيست؟ طي چند سال گذشته ، من فقط ماريه را درباره تنهايي صحبت كردم. اين بدان معناست كه او در دوران خروج از خانه و در تمام سالهاي غيبت و سفرهاي خطرناك شوهر ، احساس تنهايي نمي كرد.

قطعاً خروج برخي از مردم از اين دنيا براي آنها شيرين است. آنها مي دانند كه انتظار و رنج به پايان رسيده و ميزبان رحمت پروردگار خود هستند. از نظر پروين كانام ، آن فرشته صبور و ملايم شيرين و آرام است تا از بدن روح دور شود و به پاسخ سوالاتي برسد كه نيمي از عمر خود را گذرانده است. او اكنون درباره همسرش ، موسي زين ، مي داند. شايد اين براي غيبت او تسكين دهنده باشد. با اين حال ، پر كردن صندلي هاي خالي آقاي تكسا امكان پذير نيست.

خانم پروين حريري ، همسر امام موسي زين ، روز پنجشنبه 29 اكتبر 1400 در 83 سالگي در لبنان درگذشت.

چراغ خانه آقاسيد موسي

/ 6262

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.